۱۷ دی ۱۳۸۸

دوستان عزیز بدلیل محدودیت در تعداد بازدیدکنندگان که بیش از صد نفر امکان بازدید ندارند.و ایمیلهای فراوان دوستان بنده هرچند با خطر امنیتی بلاگفا روبرو هستم .اما این خطر را بخاطر شما دوستان عزیز به جان پذیرا هستم . به آدرس گذشته من 
www.faryad-sabz2.blogfa.com
مراجعه نمایید

روح‌الله حسینیان از نمایندگی مجلس ایران کناره‌گیری کرد

روح الله حسینیان
روح الله حسینیان، نماینده تهران در مجلس که از حامیان دولت محمود احمدی نژاد است، طی نامه ای به هیات رئیسه مجلس ایران از سمت خود استعفاء کرده است.
آقای حسینیان در استعفای خود که متن آن روز پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۸ (۷ ژانویه ۲۰۱۰) منتشر شد، نوشته است: "من خود را سرخورده و شکست خورده می بینم [هنگامی] که کسانی در دفاتر مسئولان نظام جمهوری اسلامی حاکم شده اند که ۱۸۰ درجه با رهبری زاویه دارند."
او یکی از علل درخواست استعفای خود را حمایت برخی از نمایندگان مجلس از جریانی دانسته است که او آن را "جریان انحرافی اصلاح طلبان" می خواند.
آقای حسینیان در نامه خود آورده است: "جناح اصلاح طلب نزد رئیس [مجلس] عزیزتر و و ارزشی تر است و هر روز ما مطرودتر و بی خاصیت تر. من خود را موجودی سر خورده و شکست خورده می بینم وقتی می بینم ریاست کمیته دفاع مجلس یکی از فتنه گرانی است که از بانیان اتهام تقلب در انتخابات بود."
آقای حسینیان نوشته است:" من مطمئن هستم که با مرگ سیاسی یا جسمانی حقیری مانند من، نه بر دامن کبریایی ولایت گردی خواهد نشست و نه از روند انقلاب خواهد کاست."
روح الله حسینیان یکی از نمایندگان امضاء کننده طرح دو فوریتی است که چند روز پیش به منظور کاهش مهلت فرجام خواهی و اجرای حکم متهامان به "محاربه" از بیست روز به پنج روز تقدیم مجلس ایران شد.
ورود سپاه به قوه قضائیه ؛ سردار ذوالقدر مشاور آملی لاریجانی شد
رئیس قوه قضائیه، محمدباقر ذوالقدر را به سمت مشاور رئیس قوه قضائیه منصوب کرد.
 به گزارش روابط عمومی قوه قضائیه  صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه در حکمی محمدباقر ذوالقدر را به عنوان مشاور خود منصوب کرد.
در حکم رئیس قوه قضائیه خطاب به محمدباقر ذوالقدر آمده است: نظر به سوابق درخشان و تجربیات ارزنده جنابعالی، به موجب این ابلاغ به سمت مشاور رئیس قوه قضائیه منصوب می‌شوید.امید است سیاست‌های راهبردی قوه قضائیه در انجام امور محوله موفق و مؤید باشید.
صادق لاریجانی در حالی از سوابق درخشان ذوالقدر یاد می کند که این فرمانده ارشد سپاه پاسداران  از "پروژه پيچيده و چند لايه" برای روی كار آمدن محمود احمدی نژاد در انتخابات 84  و در زمان مسئوليت قائم مقامی سپاه پاسداران سخن گفته بود.
ذوالقدر در  کابینه دولت اول محمود احمدی نژاد به سمت معاونت وزارت کشور و معاون امنیتی انتظامی این وزراتخانه توسط مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور و با کسب مجوز ازرهبری، منصوب شد و در سال ۱۳۸۶ برکنار شد.

۱۶ دی ۱۳۸۸

جایگاه حکم محارب در فقه اسلامی کجاست؟

به معترضان نسبت محارب اطلاق شده و تهدید به اجرای حد اسلامی (اعدام) شده اند. شاید سرآغاز این هجمه را در سخنرانی آیت الله علم الهدی در راهپیمایی دولتی تهران دانست. احمد جنتی نیز در خطبه های نماز جمعه تهران بر آن تأکید نمود. مصطفی محمد نجار، وزیر کشور هم به معترضان هشدار داده که اگر در تجمعات حاضر شوند پلیس با آنها برخورد می کند و این افراد “محارب” هستند. همزمان اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی هم گفته بود که با بازداشت شدگان روز عاشورا مدارا نخواهد شد و کسانی که به پلیس حمله کرده یا شعارهای تند سر دهند “محارب” هستند.
غلامحسین محسنى‌اژه‌اى، دادستان کل کشور نیز گفته است: “عزم دستگاه قضایى براى اعدام حداقل سه تن از بازداشت‌ شدگان ظهر عاشورا که محارب شناخته شده‌اند جدى است (قبل از برگزاری هر نوع جلسه محاکمه ای حکم صادر شده است!). علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، معترضان را به حرمت شکنی متهم کرده و خطاب به آنها گفته بود: “شما عملا جنگ با خدا و ولی خدا را آغاز کردید”.
اخیراً نیز با ابتکار روح الله حسینیان، یکی از نظریه پردازان اعدام، طرحی دو فوریتی برای تسریع در اجرای حکم کسانی که به «محاربه» محکوم می شوند، به مجلس ارائه شده است. هرچند هدف اصلی این طرح باز گذاشتن دست قضات وابسته به دولت کودتا و مسئولان اجرایی در صدور و اجرای فوری احکام اعدام، به منظور ایجاد ترس و ارعاب عمومی و پیشگیری از بروز اعتراضات خیابانی است لیکن پایه حقوقی و فقهی این طرح مورد تردید است.
1-    از نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی و میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی، که مورد امضا و تأیید ایران نیز قرار گرفته است، هر قانونی که به تصویب می رسد باید در راستای بهبود شرایط برای متهم باشد نه در خلاف آن. لذا تصویب چنین طرحی خلاف قانون اساسی و کلیه تعهدات بین المللی جمهوری اسلامی خواهد بود.
2-    اطلاق عنوان محارب به معترضان خیابانی، اطلاقی بی معناست. چرا که در فقه اسلامی محارب تعریف مشخص خود را داشته و هیچ کدام از مصادیق آن در خصوص جنبش سبز و اعتراضات خیابانی اخیر صدق نمی کند. به منظور روشن شدن معنای «محارب» توضیحات زیر ارائه می گردد. منبع 
خداوند در آيه محاربه فرموده: انما جزاء الذين يحاربون اللّه ورسوله ويسعون فى الارض فسادا ان يقتلوا او يصلبوا او تقطع ايديهم وارجله من خلاف او ينفوا من الارض
در خصوص تعریف محارب علما و فقها تعاریف متعددی ارائه داده اند که غالباً مشابه بوده و وجوه مشترک زیادی دارند. چند نمونه برای مثال ذکر می شود:
شيخ طوسى در كتاب خلاف تحت عنوان (كتاب قطاع الطريق) آورده است: محاربانى كه خداوند در آيه محاربه ذكر كرده است، همان قطاع الطريق هستند كه سلاح مى كشند و راهها را ناامن كرده و رهگذران را مى ترسانند. ابن عباس و گروهى از فقهاء همين را گفته اند. گروهى هم گفته اند: محاربان مورد نظر آيه، اهل ذمه اى هستند كه پيمان ذمه را شكسته و به دارالحرب پيوسته و با مسلمانان به جنگ برخاسته اند. در تفسير تبيان، ذيل آيه محاربه مى گويد: نزد ما محارب كسى است كه سلاح بكشد و راه را ناامن كند، چه در شهر و چه در خارج از شهر، بر اين اساس، دزد هم محارب است چه در شهر و چه در غير شهر باشد.شيخ طوسى در نهايه نيز مى فرمايد:
محارب كسى است كه از اهل ريبه «از تبهكاران» باشد و سلاح بكشد، چه در شهر و چه در غير شهر، چه در سرزمين شرك و چه در سرزمين اسلام، چه شب و چه روز. هر كس كه در هر وقت و در هر جا چنين كارى انجام دهد، محارب است…) مقصود از اهل ريبه كه در عبارت نهايه آمده است همان اهل فساد و غارت است
راوندى در فقه القرآن، در ذيل آيه مباركه آورده است:
هر كس از اهل فساد كه در شهر يا غير شهر سلاح بكشد، در هر حال، محارب است و براى او پنج حالت وجود دارد: اگر مرتكب قتل شود ولى مال مردم را نبرد، امام بايد او را بكشد و نه اولياء مقتول و نه امام نمى توانند او را عفو كنند. و اگر محارب مرتكب قتل شود و مال را نيز ببرد …
ابو الصلاح حلبى مى گويد:
محاربان كسانى هستند كه به قصد راهزنى و ناامن كردن راهها و كوشش براى فساد در زمين، از محيط امن و آرام (دارالامن) بيرون آمده باشند. زمامدار اسلامى يا هر كسى كه صلاحيت داشته باشد بايد آنها را به بازگشت به محيط امن «دارالامن» فراخواند و آنها را بترساند كه در صورت اقدام به محاربه، حكم خدا را در مورد آنها اجرا خواهد كرد، پس اگر توبه كرده و سلاح را بر زمين گذاشتند و به دارالامن باز گشتند، نمى توان آنها را مجازات كرد.
ابن ادريس در كتاب جهاد – باب قتال اهل البغى والمحاربين گفته است:
محارب كسى است كه قصد گرفتن مال انسان را داشته باشد و براى اين كار، سلاح به دست گيرد، چه در خشكى و چه در دريا، چه در حضر و چه در سفر، هرگاه چنين عملى از كسى سرزند، جايز است كه انسان او را از خود و مال خود دفع كند. او در اين عبارت، تحقق محاربه را مقيد كرده است به اينكه محارب قصد گرفتن مال انسان را داشته باشد.
شيخ مفيد در باب حدود و آداب كتاب مقنعه مى فرمايد:(هرگاه اهل فساد در دارالاسلام سلاح بكشند و اموال مردم را از آنان بگيرند، امام مخير است كه اگر بخواهد آنها را با شمشير بكشد يا به دار بياويزد تا بميرند، يا دست و پاى آنها را از چپ و راست قطع كرده و يا آنها را تبعيد كند…) سخن اين بزرگ، صريح است در اينكه محارب به معناى مصطلح آن يعنى كسى كه به قصد فساد و ارعاب مردم و غارت آنها سلاح بكشد، داخل در مدلول آيه است.
علامه طباطبائى در تفسير ماندگار الميزان آورده است: انما جزاء الذين يحاربون اللّه ورسوله ويسعون فى الارض فسادا…)، در اينجا (فسادا)، مصدرى است كه به جاى حال نشسته است. اگر چه پس از آنكه معلوم شد اراده معناى حقيقى محاربه اللّه در اين جا محال است و به ناچار بايد معناى مجازى آن مراد باشد، اين كلمه معناى گسترده اى پيدا خواهد كرد و مخالفت با هر حكمى از احكام شرعى و اقدام به هرگونه ظلمى و اسرافى مصداق آن خواهد بود، ولى ضميمه شدن رسول به آن (يحاربون اللّه ورسوله) ما را بدين نكته راهنمايى مى كند كه بايد معنايى از محاربه اللّه اراده شود كه به پيامبر نيز ربط ى داشته باشد. بر اين اساس تقريبا متعين است كه مراد از محاربه اللّه، آن عملى است كه نتيجه آن، باطل شدن يكى از امورى باشد كه پيامبر از جانب خداوند بر آنها ولايت دارد، همانند محاربه كافران با پيامبر و اخلال رهزنان در امنيت عمومى كه پيامبر با ولايت خود آن را در زمين گسترش داد… بنابراين، چنانكه ظاهر است، مراد از محاربه و افساد، همان اخلال در امنيت عمومى است. و امنيت عمومى فقط با ايجاد ترس عمومى و قرار گرفتن ترس به جاى امنيت، مختل مى شود. ترس عمومى نيز طبعا وعادتا فقط از طريق به كارگيرى سلاح و تهديد به قتل، ايجاد مى شود. از اين روست كه فساد فى الارض در روايات، به كشيدن شمشير و سلاح هاى كشنده ديگر تفسير شده است. همه فقهاء، محارب را به كسى كه به قصد ترساندن مردم سلاح بكشد، تفسير كرده اندحال خود قضاوت کنید.مردم بی سلاح که برای حقوق اساسی خود که توسط مستبدان نابود شده است.با تجمع قانونی خود که اصل 27 آن را تایید میکند محاربند یا آنهایی که بر روی مردم بی دفاع سلاح میکشند وبا ماشین نیروی انتظامی آنها را له میکنند.



شبکه جنبش راه سبز (جرس): مهدی کروبی ، جو فعلی حاکم بر کشور را سخت ترین شرایط برای نیروهای انفلابی در طول 30 ساله اخیر دانسته و گفت: .گروهی معتقدند راهی به سوی برون رفت از طریق نرمش باید یافت . اما ما می بینیم گروهی از عمر سعد گرفته تا الی آخر را به مردم و فعالان با سابقه و شناسنامه دار سیاسی نسبت داده اند که اتفاقا اینان گردانندگان اصلی مسئله خشونت و سرکوب و برخورد هستند . فلذا باید قدری در بیانات گروه اول تامل نمود .
رئیس سابق مجلس که در دیدار با جمعی از فعالان سیاسی و مدنی سخن می گفت افزود: در حال حاضر به شخصه سخت ترین شرایط را تحمل می نمایم . نه از لحاظ محدودیت و توهین و ... بلکه بخاطر مردم، بخاطر شما، بخاطرفعالان سیاسی، بخاطر اینکه جمهوری اسلامی به اینجا رسیده است.

کروبی با تاکید براینکه اصلا فکرش را هم نمی کردیم کار جمهوری اسلامی به اینجا برسد که با نیروهای خود چنین کند. خاطرنشان کرد: همین خواهرزاده مهندس موسوی ، روزگاری به خانه ایشان می رفتیم و 3 برادر بودند. یکی به شهادت رسید و مادر ایشان بقیه فرزندان را به جبهه رفتن ترغیب می کرد و حالا ما باید یک روزی به منزل ایشان برویم و بگوییم آن یکی پسر شما در روز عاشورا توسط ... کشته شده است، ببینید به ما چه می گذرد.


رئیس سابق مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: الان راه رایزنی های ما بسته اند . نه صدا و سیما ، نه روزنامه و هیچ. فقط اینکه اعلام موضع کنیم که مطمئنا می کنیم.


وی افزود: روزگاری ما به آقای خلخالی در مجلس می گفتیم چرا این همه دعوا در مجلس باید باشد و ایشان اذعان می داشتند « نان ما در دعواست » حالا هم دولت که خدمت رسانی اش معلوم است، چیزی ندارد. پس باید چنین کارهایی بکند. از خدا می خواهیم عقلا کمی بیشتر وارد معرکه بشوند .


کروبی تصریح کرد: ما به یاد شما هستیم، التهاب هم داریم، اضطراب هم داریم، پیگیری هم داریم از وضعیت پرونده های هم با خبریم .... برای همه چیز هم آماده هستم ، هیچ خوفی از هیچ واقعه ای هم ندارم ... من وقتی می شنوم این همه جوان از تحصیل و آزادی محروم شده اند من بیشتر از شما نگران خودتان می شوم ... دوست دارم به این نکته تاکید کنم که به ما خیلی سخت می گذرد که حالا می بینیم حاصل عمر و جوانی و جان فشانی ما به این روز افتاده است ....روزگاری ما می رفتیم و می گفتیم فلانی اساسا با مجاهدین رابطه ای ندارد و نه در این حین به فرد فرصت میدادیم ولی حالا با دست خودشان به زور دلسوزان را به مجاهدین وصل می کنند و یک سازمان مرده منافق صفت را زنده می کنند، آن هم به دست خودشان.


کروبی ضمن تاکید بر وجود اقلیت پنهان در نیروهای سرکوب گر که به تشنج و جنایت و توهین دامن می زنند نسبت به حضور این نیروها ابراز نگرانی نمود.


وی در پاسخ به انتقاد نماینده شورای دفاع از حق تحصیل مبنی بر عدم موضع گیری صریح علیه سپاه از عدم همبستگی نیروهای اصیل سپاه با جریان سرکوب و جنایت خبر داد و با اشاره به رنج نیروهای دلسوز سپاه از وضعیت حاکم ، سکوت آنان را دلیل نارضایتی ایشان دانستند .


براساس گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، در این دیدار نمایندگان خانواده های زندانیان سیاسی ، کمیته گزارشگران حقوق بشر ، شورای دفاع از حق تحصیل ، اعضاء دفتر تحکیم وحدت و فعالین دانشجویی دانشگاه های آزاد و سراسری حضور داشتند.

عزت‌الله انتظامی از پذرش داوری جشنواره فيلم فجر سرباز زد
پارلمان‌نیوز: روزهای گذشته اخباری مبنی بر حضور عزت‌الله انتظامی در هیات داوری جشنواره فیلم فجر منتشر شد؛ اما انتظامی این خبر را تكذیب كرد.

عزت‌الله انتظامی درباره دلایل نپذیرفتن داوری فیلم های بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر به ایلنا، گفت: به دلیل آنكه به تازگی پای خود را جراحی كرده‌ام؛ نمی‌توانم به صورت طولانی مدت و مداوم روی صندلی بنشینم و فیلم تماشا كنم. همچنین بعداز عمل قلب و قرار دادن باطری در قلبم از فعالیت طولانی و مداوم پرهیز دارم و هم‌اكنون دوران نقاهت را طی می‌كنم و تحت نظر پزشكان هستم.

عزت‌الله انتظامی با اشاره به قوانین داوری جشنواره فیلم فجر گفت: به دلیل آنكه در فیلم چهل سالگی حضور پیدا كرده‌ام و احتمالا این فیلم در جشنواره حضور دارد؛ نمی‌توانم داوری جشنواره را بپذیرم.

انتظامی افزود: از مسولان برگزاری بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر تقلضا كردم تا من را امر قضاوت در جشنواره معاف كنند.

وی درباره شرایط فعلی جشنواره فیلم فجر و میزان حضور فیلم ها در این جشنواره گفت: به دلیل آنكه دوران نقاهت پس از بیماری را سپری می‌كنم به صورت كامل درجریان اخبار و رویدادهای سینمایی نیستم اما اعتقاد دارم كه جشنواره فیلم فجر متعلق به سینماگران است و باید فضای فراهم شود كه اهالی سینما در آن حضور مطلوب پیدا كنند.
سعيدمرتضوي متهم اصلي  جنایات بازداشتگاه كهريزك شناخته شد
شبکه جنبش راه سبز (جرس): سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران از سوی نمایندگان مجلس به عنوان متهم اصلی پرونده جنایات بازداشتگاه کهریزک شناخته شد.

سایت اصولگرای الف وابسته به احمد توکلی نوشت: سرانجام پس از چند ماه بررسي دقيق، هيات ويژه مجلس براي بررسي ماجراي بازداشتگاه كهريزك عصر يكشنبه گزارش خود را نهايي و به اتفاق آرا تصويب كرد. براي تنظيم اين گزارش كه امروز چهارشنبه تقديم رييس مجلس شد، بازديدهاي مختلف از بازداشتگاه‌‌هاي نيروي انتظامي صورت گرفت، بازداشت شدگان، عوامل انتظامي، مقامات قضايي گفتگو و مصاحبه انجام شده است.

گزارش هيات تحقيق و تفحص مجلس، تقصير اصلي را متوجه سعيد مرتضوي؛ دادستان سابق تهران كه به دستور رييس وقت قوه قضاييه اختيار بازداشتگاه كهريزك را بر عهده داشته است، مي‌داند.
قابل ذكر است كه دستور اعزام بازداشت شدگان 18 تيرماه 88 به كهريزك را مرتضوي شخصا صادر كرده بود. در اثر رفتارهاي خشونت بارماموران با بازداشت شدگان، محيط غيربهداشتي و ضرب و شتم بازداشتي‌ها به دست ماموران و زندانيان شرور تحت امرشان؛ سه جوان به اسامي مرحوم محسن روح‌الاميني، مرحوم امير جوادي‌فر و مرحوم محمد كامراني جان باختند.
سازمان قضایی نیروهای مسلح در بيست و هفتم آذرماه در اطلاعیه ای کشته شدن سه نفر از دستگیر شدگان در بازداشتگاه کهریزک را قتل عمد به دلیل ضرب و جرح دانسته و از مجرم شناخته شدن 12 نفر از متهمان در پرونده کهریزک خبر داده بود.
سعيد مرتضوي به درخواست دولت از قوه قضائيه به قوه مجريه منتقل و از امروز مسئول ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز شده است.
انتظار مي‌رود گزارش هيات ويژه مجلس در هفته آينده در مجلس قرائت شود. اسامي اعضاي اين هيات عبارتند از: آقازاده (نماينده رشت)، اسداللهي ( تربت جام)، الهيان (تهران)، بروجردي ( بروجرد)، تجري (قصرشيرين)، جلالي (شاهرود)، رضايي (مسجدسليمان)، سروري (تهران)، سنايي (نهاوند)، عليخاني (قزوين)، كرمي(كرمان) و كرمي راد (كرمانشاه)



از بازداشت های قبلی چه نتیجه ای گرفته اید؟



شوراي فعالان ملي- مذهبي با صدور اطلاعیه ای ضمن محکوميت تشديد بازداشت‌ها و فشارهاي سياسي بر نيروهاي ملي- مذهبي، بار ديگر به "آمران و عاملان اين بحران‌ها" هشدار دادکه "از تاريخ درس بگيرند و با تمکين در برابر خواست ملت، راه مدارا و مسالمت با مردم را برگزينند."
متن این بیانیه به شرح زیرست:
پس از سرکوب خونين مردم در عاشورا و راه اندازي سناريوهاي رسانه‌اي و تبليغاتي، موج جديد دستگيري روزنامه‌نگاران و فعالان سياسي- مدني از طیف‌های مختلف آغاز شده است. در اين روند، نيروهاي ملي- مذهبي نیز به طرق مختلف تحت فشار و ايذاء قرار گرفته‌اند:
1-     تشديد فشار بر احزاب و سازمان‌هاي سياسي، محدود نمودن فعاليت‌ها و دستگيري رهبران و  اعضاي آنها نظير بازداشت آقای دکتر ابراهیم یزدی (دبير کل) و برخی اعضا و منسوبین دیگر نهضت آزادی ایران و بازداشت آقای امیر دلیرثانی عضو شوراي مرکزي جنبش مسلمانان مبارز ایران.
2-     بازداشت غيرقانوني و غيرمنصفانه روزنامه‌نگاران هم‌انديش ما نظير آقايان مرتضي کاظميان و عبدالرضا تاجيک و راه اندازي اتهامات واهي نسبت به آنها از طريق بلندگوهاي تبليغاتي دولتي.
3-     قطعي نمودن حکم ناعادلانه آقای احمد زيدآبادي مبني بر زندان، تبعيد و محروميت نامحدود از حقوق اساسي و مدني.
دستگيري افرادي که داراي شناسنامه فکري و سياسي روشن بوده و هميشه در چارچوب حقوق اساسي مصرحه در قانون اساسي عمل کرده‌اند و در راستاي منافع ملي، حقوق و آرمانهاي ملي- مذهبي مردم ايران را پي‌جويي نموده‌اند، نتيجه‌اي براي عاملان و آمران آن نخواهد داشت. دوستان ما سالهاست که با مشي مسالمت‌آميز و آگاهي‌بخش، بر حقوق ملت پافشاري نموده و هزينه‌هاي آن را پرداخت نموده‌اند و در پيشگاه خداوند و وجدان ملت، پرونده‌ي روشني از عدالت‌خواهي و آزادي‌خواهي و مشي مسالمت‌آميز داشته‌اند. اتهاماتي که از رسانه‌هاي اقتدارگرا براي فعالان سياسي و روزنامه‌نگاران ملي- مذهبي و صدها فعال سياسي- مدني (از اصلاح‌طلبان تا فعالان دانشجويي و اپوزیسيون قانوني کشور) طرح شده، سرانجامي جز خسران براي بازيگران عرصه‌ي قدرت نخواهد داشت.
کساني که قصد داشتند طي يک هفته بساط اعتراض به انتخابات را جمع کنند، از بازداشت‌هاي قبلي چه نتيجه‌اي گرفته‌اند که اينک پس از شش ماه، هر روز با بازداشت‌هاي جديد و تهديدهاي بيشتر، همان سياست را پي‌گيري مي‌کنند.

نام این نمایندگان را بخطر بسپاریم.که خواستار حکم اعدام محارب ظرف 5 روز شده اند

تهیه کنندگان این طرح عبارتند از: احمد بیغش-، غضنفرآبادی، روح‌الله حسینیان، اخوان بیطرف، ثروتی، ونایی، بشیری، فاطمه آلیا، بهمن محمدی، افشاری، سلیمی، رضارحمانی، لطفی، علیزاده، حسین فدایی، حیاتی، حمید رسایی، محسن كوهكن، اسماعیل كوثری، محمد محمدی، ابطحی، هدایت‌خواه، حسن كامران، طاهری، الیاس نادران، علی اصغر زارعی، نوروزی، حسنی نائینی، گروسی، سودانی، آقازاده، حسینی دولت‌آبادی، قاضی زاده، بزرگواری، امیری كهنوج وفرهنگی؛ اما آنگونه که وبسایت فراکسیون اقلیت مجلس خبر داده روح الله حسینیان نقش اصلی را در تدوین این طرح و جمع آوری امضاها داشته است.

توصیه سیاسی به قضات جرم است


اميد معماريان
نسرین ستوده وکیل دادگستری که طی ماه های گذشته وکالت بسیاری از بازداشت شدگان بعد از انتخابات را به عهده داشته در مصاحبه با روز ضمن اعلام نگرانی از اظهار نظرهای مقامات سیاسی و نظامی در توصیه به قضات برای اعمال حداکثر مجازات، این موضوع را "خلاف قانون" می خواند و می گوید: چنین فشارهایی بر روی قضات، استقلال قوه قضاییه وقضات را به خطر می اندازد. این مصاحبه را می خوانید.

 پیگیری شما در مورد پرونده سه محکوم به اعدام و پرونده های سیاسی دیگر به کجا رسیده است؟
از بازداشتی های سابق خیلی ها حکم بدوی شان صادر شده و به دادگاه تجدید نظر و یا دیوان عالی کشور رفته است. من منتظرم این احکام مورد تجدید نظر قراربگیرند. حکم عاطفه نبوی به دادگاه تجدید نظر رفته، برای ایوب پرکار، رضا خادمی و آرش رحمانی پور هم حکم اعدام صادر شده که به دیوان عالی کشور رفته است و باید دید آنجا چه حکمی می دهند. عاطفه نبوی چهارسال حبس گرفته که الان معلوم نیست تایید شود یا نه. آقای صمیمی دادگاهش برای روز یکشنبه شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تشکیل می شود. کیفرخواست آقای سحرخیز هم صادر شده و وکلا باید برای دفاع در دادگاه آماده شوند.

از دستگیری های اخیر چطور؟ آیا موفق شده اید با موکلان خود دیدار کنید یا حداقل متوجه شوید که به جرمی دستگیر شده اند؟
در ارتباط با با دستگیری های اخیر، خانم فروغ میرزایی، مرتضی کاظمیان وخانم نوشین عبادی ـ که بزرگترین جرمش خواهر بودن با خانم شیرین عبادی است ـ و نیز خانم منصوره شجاعی از موکلان جدید من هستند که بابت دستگیری شان هیچ اطلاعی به خانواده هایشان داده نشده است. در مراجعه ای که به شعبه ۱۲ بازپرسی برای پرونده خانم عبادی داشتم شعبه هیچ پاسخ قانع کننده ای برای ارائه کردن نداشت. درمورد بقیه هم شعبه های بررسی پرونده شان نامشخص است. در مراجعه ای که برای پیگیری دیگر افراد داشتم هیچ کس در دادگاه انقلاب به من پاسخی نداد. من برای  یک یک موکلانم که دارای اتهام سیاسی هستند بسیار نگرانم . به خاطر اینکه مطابق قانون توصیه به قضات به هر انگیزه ای که باشد جرم است و این جرم هر روز از تریبون های رسمی ایران توسط سخنرانان رسمی دولتی انجام می شود و جمعیت های چند هزار نفری در خیابان ها راه می اندازند  و پس از تحریک از آنها می خواهند که وسط خیابان و بدون هیچ گونه محاکمه ای جمعیت تحریک شده به صدور احکام قضایی از جمله حکم اعدام برای افراد بپردازند. در چنین فضایی که بعضی از روحانیون و مقامات رسمی و مقامات نظامی وحتی ارتشی از تریبون های رسمی اعلام می کنند که ما از قضات می خواهیم مبادرت به انشای حکم سنگین کنند، قضاتی را که چنین زیر فضای ارعاب وتهدید هستند، تحت فشار می گذارند. یعنی قضاتی که تحت چنین فشاری هستند چگونه می خواهند به پرونده ها به صورت عادی نگاه کنند؟ وضعیت موکلانم به همین جهت خیلی نگران کننده است.

برخی از نمایندگان درصددند تا از قوه قضاییه بخواهند اگر کسی به عنوان محارب اعلام شد درعرض پنج روز اعدام شود. از نظر حقوقی چنین پیشنهادی چه شانی دارد؟
مطابق قانون اساسی قوه مقننه حق دخالت در قوه قضاییه را ندارد. این اقدام یک دخالت آشکار در امور قوه قضاییه است. حتی اگر از نظر حقوق کیفری به بررسی این موضوع بپردازید، اساسا چنین توصیه ای جرم است. توصیه به قاضی جرم است. شما چه بخواهید به قاضی رشوه بدهید و چه بخواهید با انگیزه سیاسی به قاضی توصیه ای بدهید در هر دوحالت کارتان  جرم است. چون به هرحال تهدید و تطمیع واقداماتی از این قبیل استقلال قاضی را از بین می برد.  نماینده مجلسی که به قاضی می گوید "چرا اصلا پشت میز مجلس است؟ بیاید خودش حکم صادر کند!" باید بداند که اگر تفکیک قواست حق ندارد چنین درخواستی را مطرح کند. هم به لحاظ قانون اساسی این کار اشکال دارد وهم به لحاظ حقوق کیفری این موضوع تخلف آشکاراست.

شایع شده بود که احکام کسانی که  در روز عاشورا دستگیر شده بودندکلی بوده و  توسط آقای لاریجانی امضا شده است. آیا شما هم با چنین موردی برخورد کرده اید یا اینکه کماکان این دادستان است که احکام بازداشت را صادر می کند؟
تا آنجا که من اطلاع دارم و دیده ام دادستان تهران آقای جعفری دولت آبادی با صدور یک حکم کلی به ماموران اطلاعات این اختیارات را داده که در هر موردی که به نظر آنها خلاف امنیت ملی بود اقدام به به بازداشت افراد کنند. من از این فرصت استفاده می کنم و می گویم قرار بازداشتی از این دست فاقد اعتبارقانونی است. اگر کسی بدون ذکر نامش به صورت صریح  و روشن و بدون اینکه اسمش روی قرار بازداشت نباشد و بازداشت شود، از مصادیق بازداشت های غیرقانونی و خودسرانه است. دادستان نباید حکم کلی بدهد.

خانواده هایی که فرزندان شان حکم اعدام گرفته اند چه وضعیتی دارند؟
 در وضعیت بسیار بدی به سر می برند. پیگیر هستند و دستشان به جایی نمی رسد.

امیدی وجود دارد که این حکم تغییر کند؟
 به همین خاطر است که من نگران فشارهای سیاسی هستم. به خاطر اینکه وقتی فشار سیاسی زیاد می شود، امید ما به اینکه ممکن است استقلال اندکی هم وجود داشته باشد به کلی از بین می رود. الان من بیش از هر چیز از تایید این احکام نگرانی دارم. چون حکم زندان ممکن است به نوعی قابل تحمل یا قابل جبران باشد برای حکم اعدام به هیچ وجه قابلیت جبران ندارد.
Email to a friendRelated



تهیه طرح اعدام توسط کسی که زمانی قاتل بوده

امیر شهریور
به دنبال ارائه طرح دوفوریتی نمایندگان حامی احمدی نژاد در مجلس در مورد تقلیل زمان اجرای حکم "محارب" از 20 روز به 5 روز، علی مطهری، از اعضای جناح اکثریت مجلس، روح الله حسینیان، طراح اصلی این طرح را دارای "علاقه خاص به اعدام" معرفی و تاکید کرد به جای این برخوردها "باید دید علت این حوادث چیست؟ افرادی که امسال روز عاشورا به خیابان آمدند و اعتراض کردند شاید سال گذشته در دسته‌های عزاداری بودند، چه شده که امسال چنین کاری انجام داده است؟ "
طرح دو فوریتی نمایندگان حامی دولت در ارتباط مستقیم با حوادث اخیر، به ویژه عاشورای تهران تدوین و به این موضوع در مقدمه آن نیز اشاره شده است: "با توجه به حوادث اخیر(بعد از انتخابات دهم) و ضرورت رسیدگی فوری به اتهامات آشوبگران و مجازات مجرمین و بازدارندگی آن از اهمیت خاصی برخوردار است، طرح دو فوریتی تقدیم می‌گردد."
متن طرح از مقدمه آنهم کوتاهتر است: "در جرائم مربوط به اخلال در نظم عمومی چنانچه متهم محارب شناخته شود، مهلت مذکور از بیست روز به پنج روز تقلیل یابد."
تهیه کنندگان این طرح عبارتند از: احمد بیغش-، غضنفرآبادی، روح‌الله حسینیان، اخوان بیطرف، ثروتی، ونایی، بشیری، فاطمه آلیا، بهمن محمدی، افشاری، سلیمی، رضارحمانی، لطفی، علیزاده، حسین فدایی، حیاتی، حمید رسایی، محسن كوهكن، اسماعیل كوثری، محمد محمدی، ابطحی، هدایت‌خواه، حسن كامران، طاهری، الیاس نادران، علی اصغر زارعی، نوروزی، حسنی نائینی، گروسی، سودانی، آقازاده، حسینی دولت‌آبادی، قاضی زاده، بزرگواری، امیری كهنوج وفرهنگی؛ اما آنگونه که وبسایت فراکسیون اقلیت مجلس خبر داده روح الله حسینیان نقش اصلی را در تدوین این طرح و جمع آوری امضاها داشته است.

علاقه خاص به اعدام
پیش از آنکه اعضای اقلیت اصلاح طلب مجلس نسبت به این طرح واکنشی نشان دهند اول بار صدای اعتراض یکی از چهره های اصولگرای مجلس شنیده شد. علی مطهری، تدوین چنین طرحی را "ناشی از روحیات افراطی و تند" برخی از طراحان، خصوصا روح الله حسینیان دانست و گفت: "آقای حسینیان کلا علاقه خاصی به اعدام دارد."
ووقتی خبرنگاری از این عضو فراکسیون اکثریت مجلس پرسید "آیا این جمله را به عنوان شوخی مطرح کرده اید"، تاکید کرد که سخنش جدی است و افزود: "زمانی که ایشان قاضی بود حکم‌های اعدام بسیاری صادر می‌کرد و این به روحیات ایشان بر می‌گردد."
علی مطهری در خصوص حوادث عاشورا هم نگاه متفاوت خود را بیان کرد و گفت: "باید دید علت این حوادث چیست؟ افرادی که امسال روز عاشورا به خیابان آمدند و اعتراض کردند شاید سال گذشته در دسته‌های عزاداری بودند، چه شده که امسال چنین کاری انجام داده است؟ "

"رفیق فابریک" سعید امامی
گرچه علی مطهری تنها از علاقه خاص روح الله حسینیان به "اعدام" گفته، اما شواهدی هم در مورد "علاقه خاص" او به "قتل" و "ترور"  وجود دارد. روح الله حسینیان از دوستان بسیار نزدیک "سعید امامی" متهم اول پرونده مشهور به قتل های زنجیره ای است. سعید امامی بعد از دستگیری، در زندان با خوردن ـ یا آن طور که برخی دیگر گفته اند با خوراندن ـ داروی نظافت مرد.گرچه با مرگ وی هرگز مشخص نشد که آمر آن قتل ها چه کسی بوده، امادرآن دوره روح الله حسینیان تنها کسی بود که با حضور  در برنامه تلویزیونی "چراغ" به دفاع از سعید امامی برخاست و نه تنها وی را "شهید" خواند بلکه به صراحت مقتولان را محارب و دارای فساد اخلاقی دانست.
حسينيان همچنین بر خلاف کسانی چون حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان که علي رغم دوستي ديرينه با سعيد اسلامي، پس از مرگ مشکوک وي انبوهي از اتهامات امنيتي واخلاقي رابه نامبرده نسبت دادند، در مجلس ختم او شرکت و در اظهار نظري جنجالي تاکيد کرد: "سعيد اسلامي كسي است كه اگر انصافي بود و مي‌آمدند در رابطه با امنيت، خدمات ايشان را تشريح مي‌كردند، آن وقت ما مي‌فهميديم كه آن بنده خدا، چه خدمت بزرگي در بحراني‌ترين زمان‌ها انجام داده است." (صبح امروز-7 شهريور 78)
روح الله حسینیان همچنین در دفاع از سعید امامی، مرگ وی را به جناح چپ وزارت اطلاعات نسبت داده و گفته بود: "آخه بابا>ما>والله>خودمون یک زمانی قاتل بودیم".
در خاطرات علی کردان، وزیر برکنار شده دولت احمدی نژاد هم حسینیان به عنوان "رفیق فابریک"  سعید امامی معرفی شده است. او در ارتباط با قتلهای زنجیره ای می نویسد: "ديدم آقاي فاکر، حسينيان، آقاي نکونام، آقاي توکلي، آقاي فدايي و آقاي زاکاني نشسته اند. آقاي فاکر شروع کرد به سئوال کردن که شما به سعيد امامي کمک کردي؟ گفتم؛ رفيق فابريک سعيد امامي که اينجا نشسته. اين آقاي حسينيان رفيق فابريک سعيد امامي. من به سعيد امامي کمک کردم؟ متاسفانه يا خوشبختانه من در تمام طول عمرم نه سعيد امامي را ديده ام، نه تلفني حرف زده ايم نه مکالمه يي و نه مکاتبه يي. گفت؛ در قتل هاي زنجيره يي شما کمک مالي کرديد. گفتم؛ آقاي فاکر اين حرف ها چيه مي زنيد؟ " (روزنامه اعتماد 25 مرداد 88)

رایزنی با رئیس قوه قضائیه
نکته جالب اینکه بر اساس آنچه یکی از اعضای جناح اقلیت مجلس روز گذشته اعلام کرد، حامیان دولت قبل از آنکه چنین طرحی را در صحن علنی بهارستان مطرح کنند، آن را با رئیس قوه قضائیه در میان گذاشته بودند. مجید نصیر پور گفته است: "دوستان با نگاه افراطی به حکومت‌داری طرحی را تهیه کرده و شنیده‌ام ملاقاتی هم با رییس قوه قضائیه داشته و این موضوع را مطرح کرده‌اند."
نماینده سراب  همچنین تصریح کرد: "با حرکات تند و افراطی، مسیر انهدام اعتماد اجتماعی را طی می‌کنیم که در دراز مدت حتما با نظام جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب مغایرت دارد."
نمایندگان حامی دولت در حالی در تلاش برای تصویب این طرح هستند که پیش از این و در آخرین روزهای آبان ماه، دادستان تهران حکم اولیه 89 نفر از دستگیرشدگان پس ازحوادث 22 خردادرا صادر کرد؛ در میان احکام صادره، 5 حکم اعدام دیده می شود.


بازداشت ها به منتقدین موسیقی رسید

لیلا طیری
در حالیکه نگرانی از وضعیت فعالان سیاسی و مطبوعاتی زندانی به دلیل بی خبری و عدم پاسخگویی مسولان بالا گرفته، موج بازداشت ها فروکش نکرده و بهرنگ تنکابنی، سردبیر ماهنامه فرهنگ و آهنگ به همرام کیوان فرزین، منتقد موسیقی در دفتر این مجله بازداشت شدند و ماموران  امنیتی بعد از تفتیش دفتر مجله، کیس های کامپیوتر این ماهنامه را با خود بردند. در همین حال روزنامه وابسته به سپاه پاسداران خبر داده که یک خواننده رپ هم بین بازداشت شدگان عاشورا است.
ماموران پس از آن به منزل لی لی فرهادپور، روزنامه نگارـ مادر کیوان فرزین ـ رفته و کتاب ها، جزوه ها و کامپیوترشخصی او را نیز با خود بردند.لی لی فرهاد پور نویسنده و روزنامه نگار از اعضای مادران صلح است.

تماس تلفنی امید منتظری و منصوره شجاعی
امید منتظری که به اتفاق مادرش مهین فهیمی، هفته گذشته بازداشت شده است روز گذشته با خانواده خود تماس گرفت. او در این تماس کوتاه خبر داد که به همراه مادر، پسرخاله و سه تن از دوستانش در زندان اوین به سر می برند. تاکنون اتهام یا اتهامات منتسب به امید منتظری و مهین فهیمی اعلام نشده است.
مهین فهیمی و فرزندش امید منتظری، همسر و فرزند حمید منتظری هستند که در جریان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ به دست جمهوری اسلامی اعدام شد. میهن فهیمی از مادران کمیته صلح است و اردوان تراکمه از جوانان چپ گرا نیز به همراه آنها بازداشت شده است.
همزمان منصوره شجاعی، فعال امور زنان نیز پس از گذشت 9 روز از بازداشتش از زندان اوین با همسرش تماس گرفت.
فرهاد داوودی، همسر منصوره شجاعی، وضعیت روحی همسرش را طی این تماس تلفنی خوب توصیف و اظهار خوشحالی کرد که بالاخره توانسته پس از این همه روز بی خبری با همسرش صحبت کند.
براساس گزارش سایت تغییر برای برابری، آقای داوودی گفته است: امروز به دادگاه انقلاب مراجعه کردم، ولی نتوانستم در آنجا خبری از همسرم کسب کنم و مسئولان دادگاه انقلاب گفتند که برای پیگیری پرونده باید به دادسری زندان اوین مراجعه کنم.
منصوره شجاعی، پژوهشگر حوزه زنان نیمه شب 7 دی ماه در خانه خود بازداشت شد.

نگرانی از وضعیت آتیه یوسفی
پس از گذشت 9 روز از بازداشت آتیه یوسفی، از فعالان کمپین یک میلیون امضا، خانواده این فعال حقوق زنان در بیخبری مطلق از وضعیت فرزندشان در نگرانی شدید به سر می برند. براساس گزارش ها خانواده خانم یوسفی تاکنون چندین بار برای پی گیری پرونده فرزندشان به دادگاه مراجعه کرده اما موفق به دیدار با قاضی پرونده نشده اند. این در حالی است که خانواده  او به علت سابقه  دو بار سکته مادرش تاکنون این خبر را از وی پنهان کرده اند.آتیه یوسفی در روز عاشورا در حالیکه قصد داشت به جوانی که از سوی لباس شخصی ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود کمک کند، بازداشت شد.

دادگاه حسین نورانی نژاد، 27 دی
اولین جلسه دادگاه حسین نورانی نژاد، رییس کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت ۲۷ دیماه برگزار می شود. اتهام این فعال سیاسی  مربوط به سایت نوروز و شرکت در مراسم مذهبی حسینیه دارالزهرا عنوان شده است.
وب سایت نوروز گزارش داده که نورانی نژاد در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب محاکمه خواهد شد. نورانی نژاد شهریورماه گذشته در موج بازداشت اعضای جوان جبهه مشارکت دستگیر شد و از آن زمان تاکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد.

بی خبری از مفیدی، آقایی و نظرآهاری؛ آخرین وضعیت زیدآبادی، باستانی و مومنی
محمد شریف که وکالت بدرالسادات مفیدی، مسعود آقایی، احمد زیدآبادی، مسعود باستانی، عبدالله مومنی و شیوا نظرآهاری را برعهده دارد، در گفتگویی آخرین وضعیت موکلان خود را اعلام کرد.
این وکیل دادگستری درخصوص وضعیت پرونده بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران و همسرش، مسعود آقایی گفت: هنوز پرونده این دو موکلم به دادسرا ارجاع نشده است.
مفیدی و آقایی روز سه شنبه هفته گذشته و در موج بازداشت فعالان سیاسی مدنی که پس از عاشورای خونین تهران شکل گرفت، بازداشت شدند.
مفیدی، روزنامه نگار باسابقه و دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران و همسرش مسعود آقایی نیز از فعالان ملی ـ مذهبی است.
شریف درخصوص پرونده باستانی، خبرنگار بازداشت شده حوادث بعد از انتخابات نیز گفت: دادگاه تجدیدنظر اظهار داشته پرونده به شعبه بدوی برگردانده شده، اما پیگیری های امروز همکارم دلالت بر این دارد که دادگاه بدوی وصول پرونده را تایید نکرده است.
این وکیل دادگستری در مورد پرونده شیوا نظرآهاری نیز اظهار داشت: پرونده ایشان جهت رسیدگی به اعتراض به قرار بازداشت در دادگاه است. درخصوص اتهام منجر به بازداشت مجدد موکلم تاکنون از اتهام تفهیم شده اطلاعی نداریم.
نظرآهاری که در حوادث پس از انتخابات بازداشت شده بود، پس از آزادی و هنگام عزیمت به قم برای شرکت در مراسم تشییع جنازه آیت الله منتظری بازداشت شد.
شریف درخصوص پرونده عبدالله مومنی نیز خبر داد که آخرین پیگیری های به عمل آمده حاکی از آن است که هنوز شعبه دادگاه تجدیدنظر مشخص نشده است.
شریف که با خبرگزاری ایلنا مصاحبه میکرد، درخصوص تایید حکم احمد زیدآبادی در دادگاه تجدیدنظر گفت: دیروز از محتوای حکم زیدآبادی آگاه شدم.حکم  موکلم ممنوعیت از هرگونه فعالیت سیاسی، ممنوعیت دائم از شرکت در احزاب، ممنوعیت مادام العمر از هرگونه مصاحبه و سخنرانی و همچنین ممنوعیت مادام العمر از تحلیل حوادث چه کتبی و چه شفاهی، همچنین به پنج سال اقامت اجباری در شهرستان گناباد محکوم شده است.
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه دادگاه تجدیدنظر حکم موکل شما را تایید کرده آیا از اعمال ماده ۱۸ استفاده خواهید کرد، گفت: با توجه به اینکه حکم طبق قانون آیین دادرسی مدنی ابلاغ نشده است و صرفاً اجازه رونوشت برداشتن به همکارم خانم افروز مغزی داده شده و با توجه به اینکه اعمال تبصره ماده ۱۸ نیاز به ارائه احکام بدوی و تجدیدنظر دارد در حال حاضر درخصوص این موضوع با مشکل مواجه هستیم

۱۵ دی ۱۳۸۸

دروغی دیگر از روزنامه ایران

روزنامه ایران وابسته به دولت که بیشترین یارانه را از دولت میگیرد امروز در صفحه سه; خبر دروغی مبنی بر تجمع دویست نفری دانشجویان دانشگاه آزاد دندانپزشکی تهران بر علیه جاسبی و فائزه هاشمی چاپ کرد.وشعارهای را از زبان این دانشجویان عنوان کرد.درحالیکه بنده خودم در آنجا حضور داشتم .و اکثر دانشجویان در دانشگاه بودند.و هیچ شعاری بر علیه جاسبی نمی دادند یکسری بسیجی به نام دانشجو که همیشه آلت دست دولتهای مستبد هستند که حدود سی نفر می شدند بر علیه جاسبی و فائزه هاشمی شعار دادند.توصیه میکنم به سردبیر روزنامه ایران که دست از دروغ پردازی بردارد و به حقیقت و راستی رجوع کند.مطمئن باشد که روزی تمامی حقایق آشکار خواهد شد.هرچند دیگر زمانه دروغ و فریب با وجود اینترنت و فیس بوک و... به پایان رسیده است

۱۴ دی ۱۳۸۸

خواسته های بهینه جنبش سبز از زبان پنج تن از روشنفکران دینی

 :عبدالکریم سروش، محسن کدیور، سید عطاء الله مهاجرانی، عبدالعلی بازرگان و اکبر گنجی طی بیانیه مشترکی ضمن حمایت کامل از رهبران جنبش سبز بویژه بیانیه هفدهم میرحسین موسوی، خواسته های ده گانه جنبش سبز را به روایت خود برشمرده اند متن کامل این بیانیه مهم به این شرح است  



خواسته های بهینه جنبش سبز
شش ماه پیش میلیون ها نفراز مردم ایران به خیابان ها آمدند تا حق پایمال شده خود در انتخابات خیانت آلود را مطالبه کنند و به تحقیر و توهین مستمر ملت توسط حکومت اعتراض نمایند. دستگاه های امنیتی و نظامی به این مطالبات آرام و مسالمت آمیز، با خشونت و قساوت پاسخ دادند و کوشیدند از حضورمردم در فضای عمومی جلوگیری کنند و جنبش سبز را مرتبط با کشورهای بیگانه و سیاست دولت های غربی معرفی کنند.
تمامیت طلبان تصور می کردند با سرکوب خونین این قیام قانونی، می توان حرکت اعتراضی مردم را همچون گذشته متوقف کرد، اما به رغم همه محاسبات، آتش آگاهی افروخته تر و آهنگ اصلاحات رساتر شد وجنبش را روز به روز بالنده تر و بارورتر ساخت.

 درگذشت فقیه عالیقدر آیت الله منتظری که در پنج دهه گذشته، به خصوص شش ماهه اخیراز حقوق اساسی ملت دفاعی جانانه کرده بود و اینک در حساس ترین شرایط آنان را ترک می کرد، چون "رهبر معنوی جنبش" درخشید و جان تازه ای به جنبش بخشید و  ظلم هائی که بر او رفته بود زبانه های خشم ملت را در آستانه ماه محرم، ماه حق طلبی و قیام علیه استبداد و ستم، بلندتر کرد. اعتراضات مردم، طبق سنت طولانی تاریخ در فرهنگ تشیع، در روز عاشورا به اوج خود رسید و ملت آگاه با درس گرفتن از پیام حسینی  ظلم زمانه را نشانه گرفت.

استبداد دینی که مشروعیت خود را با خشونت و کشتار مردم در روز عاشورا پاک از دست داده بود، از ترفندی نخ نما شده برای تحریک احساسات دینی مردم استفاده کرد و به کمک صدا و سیمای دولتی و بسیج همه نیروهای  تحت فرمان  کوشید صحنه قیام را وارونه کرده جنبش سبز را متهم به توهین به مقدسات و انکار اعتقادات دینی نماید و با  آماج حمله قرار دادن رهبران و چهره های شاخص جنبش سبز و دستگیری احتمالی آنان، این حرکت را به گمان خود به کلی خاموش سازد.

پوشیده نیست که بخشهای ا فراطی حاکمیت ایران به این دلیل به خونریزی و  خشونت  متوسل می شوند که خود را فاقد پایگاه وسیع اجتماعی و آینده امن می دانند. آنها می خواهند رویارویی نهایی و"روز واقعه "را تسریع کنند تا هم نیروهای مردد درون حاکمیت را  در مقابل عمل انجام شده قرار دهند، هم نیروی عظیم مردمی و خواستاران دموکراسی و حقوق مدنی و سیاسی را به شورشیانی خشونت ورز  تقلیل دهند .

 عملکرد این رژیم، اقشار بسیار متنوعی از جوانان، زنان، گروه های قومی و مذهبی، روشنفکران، روحانیون، دانشگاهیان، کارگران و فعالان سیاسی را به شدت آزرده کرده است. گفتمان "توطئه دشمن" که ولیّ جائر در طول 20 سال گذشته ترویج و از طریق آن دشمن سازی و ایجاد تفرقه  میان ملت می کند (مثل: مطبوعات پایگاه دشمن اند، روشنفکران مزدوران دشمن اند، جنبش سبز توطئه رنگی دشمنان برای براندازی است)، بخش عظیمی از ملت را به جبهه ی دشمن تبدیل کرده که سازمان های سرکوب باید تکلیف آنان را یکسره کنند.

 کینه و نفرتی که در سی سال گذشته در سطوح مختلف جامعه انباشته شده، بسیار عمیق و ریشه دار است. این نارضایتی ژرف توان  تخریبی عظیمی دارد که در صورت فوران،  موج گسترده ای از خشونت  را در سطوح مختلف جامعه ایران دامن خواهد زد.

افراطیون حاکم بر دستگاه های سرکوب،  تعلق خاطری به ایران ندارند و نگران ریخته شدن خون هزاران ایرانی هم نیستند. آن ها به اقلیت بسیار محدودی ازجامعه ی ایران اتکا دارند و تنها ضامن بقای شان اسلحه، شکنجه و ارعاب مردم است. تخصص آن ها خشونت است و خشونت را به مهمترین ابزار نزاع های سیاسی تبدیل کرده اند.

 خشم وخشونتی که امروز شاهد آنیم، اگر به زبان اصلی سیاست در ایران تبدیل شود، عقلانیت و دموکراسی و تحقق آزادی های مدنی و سیاسی را به حاشیه خواهد راند.  زمامداران خودکامه البته کوشش میکنند خشونت را به تظاهرات مسالمت آمیز و پرشکوه میلیون ها ایرانی آزادیخواه تزریق کنند تا چهره دموکراتیک جنبش مخدوش شود، ولی ملت نباید فریب خورده و وارد بازی سازمان های نظامی امنیتی شود.

جنبش سبز ایران در لحظه ی حساس کنونی  به طرح مطالبات مشخص و مقدور، طولانی کردن فرآیند اعتراض و جلب مشارکت گسترده اقشار متنوع جامعه در تعیین سرنوشت خود نیاز دارد.

این جنبش  به عنوان جریانی که نگران آینده ی کشور و سرنوشت آن است ، باید برتری اخلاقی خود را بر زورگویان و شکنجه گران، همان طور که تاکنون نشان داده، ادامه دهد. در این شرایط وظیفه ی مردم آگاه، جوانان فداکار و نیروهای سیاسی، ترسیم مسیر آینده ی جنبش و تدوین خواست های مشخص سیاسی است تا مدارا و مسالمت را جایگزین خشونت تحمیل شده از سوی سرکوبگران کند.

هموطنان گرامی،

جنبش سبز ایران مدافع تمامیت ارضی ایران، مخالف حمله ی نظامی به کشور، مخالف دخالت بیگانگان در تعیین سرنوشت مردم ایران و نگران تحریمهای اقتصادی زیانمند به حال ملت ایران است. این جنبش، مسالمت آمیز و ضد خشونت است. نزاع جنبش با اقتدارگرایان، نزاع بر سر رعایت حقوق بشر و گردن نهادن به خواست های دموکراتیک مردم، تحقق جامعه مدنی، مدارا دینی، به رسمیت شناختن تکثر و تنوع در فضای سیاسی کشور و بالاخره نفی ولایت جائر است.

ما به عنوان بخش کوچکی از جنبش سبز سراسری مردم ایران بر این باوریم که در مرحله ی کنونی مهمترین مطالبات جنبش را می توان به قرار زیر اعلام و بر مبنای آن تحرک آینده ی جنبش و مناسبات آن با حاکمیت را تنظیم کرد. بخشی از این خواسته ها را آقای میر حسین موسوی در بیانیه هفدهم خود آورده است که با توجه به تنگناهای سیاسی داخل کشور جنبه حد اقلی دارد. ما ضمن حمایت کامل از مواضع رهبران جنبش در داخل کشور (موسوی، کروبی و خاتمی) روایت خود را از خواسته های بهینه جنبش سبز مردم ایران در این مرحله به شرح ذیل اعلام می کنیم:

1- استعفای آقای محمود احمدی نژاد و برگزاری مجدد انتخابات ریاست جمهوری تحت نظارت نهادهای بی طرف، لغو نظارت استصوابی، تشکیل کمیسیون مستقل انتخابات با شرکت نمایندگان مخالفان و معترضان به منظور تدوین ضوابط برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه.

2-  آزادی کلیه ی زندانیان سیاسی و عقیدتی و بررسی شکایات موارد مربوط به آزار، شکنجه و کشتار معترضان در ماه های اخیر در دادگاه های علنی با حضور هیأت منصفه و برخورداری از وکیل غیر تحمیلی؛ و جبران خسارات وارده به قربانیان سرکوب های اخیر و خانواده ی آنان.

3-  آزادی کلیه رسانه ها اعم از مطبوعات و رسانه های صوتی تصویری و مجازی، رفع سانسور و توقیف از کلیه ی نشریات توقیف شده، گسترش کانالهای تلویزیونی غیردولتی و ماهواره ای، رفع فیلترینگ از اینترنت، امکان دسترسی آسان به رسانه های فوق الذکر، تصفیه رادیو وتلویزیون از دروغ پردازان و تشنج آفرینان.

4-  به رسمیت شناختن حق فعالیت قانونی احزاب سیاسی، جنبش دانشجوئی و زنان،NGO ها و نهادهای مدنی، اتحادیه های مستقل کارگران و کارمندان، و حق تجمعات اعتراضی مسالمت آمیز مطابق اصل 27 قانون اساسی.

5-  استقلال دانشگاهها، سپردن امور دانشگاهها به شیوه دموکراتیک به دست دانشگاهیان، خروج نیروهای نظامی و شبه نظامی از دانشگاه ها و انحلال شورای غیرقانونی عالی انقلاب فرهنگی.

6.محاکمه عاجل شکنجه گران، قاتلان، آمران و عاملان جنایات گذشته بویژه چند ماه اخیر.

7.استقلال قوه قضائیه از طریق انتخابی کردن ریاست آن، انحلال دادگاههای ویژه غیرقانونی، تصفیه قوه قضائیه از قضات ناعادل و گوش بفرمان، برحذرداشتن مقامات قضائی از ایراد خطابه های سیاسی و اجرای منویات مقامات مافوق (دادگاههای فرمایشی) بجای اجرای بیطرفانه و عادلانه قانون. 

8. خروج نیروهای نظامی انتظامی امنیتی از قلمرو سیاست و اقتصاد و فرهنگ، و اکتفا به وظایف حرفه ای.
9. رعایت استقلال اقتصادی و سیاسی حوزه های علمیه و دولتی نشدن روحانیت. استخدام نکردن تریبون نمازهای جمعه برای صدور احکام خلاف شرع و قانون (از قبیل محارب، مفسد فی الارض، مرتد و باغی).

10. انتخابی کردن، نقدپذیر و پاسخگو کردن همه متصدیان رده اول کشور ومحدود کردن دوره تصدی آنان.

نپذیرفتن این خواستهای بهینه جنبش سبز، و افزودن سرکوب و ارعاب نه تنها ما را از بحران عبور نخواهد داد، بلکه ایران را در بحران عمیق تری فرو خواهد برد، و تبعات سهمگینی از پی خواهد آورد، که مسئولیتش با "صاحب ولایت مطلقه" است.

سیزدهم دی ماه 1388، سوم ژانویه 2010
عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش، محسن کدیور، اکبر گنجی، سید عطاء الله مهاجرانی

عکسی که مظلومیت را در اوجش نمایش می دهد



http://righoo0.files.wordpress.com/2010/01/mir.jpg?utm_source=feedburner&utm_medium=email&utm_campaign=Feed%3A+balatarfeed+%28%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%29
بیانیه مهم مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
مرجعیت مثل مناصب حکومتی نیست که شخص، گروه، نهاد و تشکلی برای خود حقی در نصب و عزل آن قائل باشد

جنبش راه سبز (جرس): مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم با انتشار بیانیه ای اعلام کرد: موقعیت مرجعیت مثل مناصب حکومتی نیست که شخص، گروه، نهاد و تشکلی برای خود حقی در نصب و عزل آن قائل باشد.

متن کامل این بیانیه که به دنبال اظهارات محمد یزدی، درباره مرجعیت آیت الله صانعی منتشر شده بدین شرح است:

بسمه تعالی
بیانیه اخیر دبیر محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در باب انکار مرجعیت حضرت آیت الله صانعی موجب تعجب و تاسف گردید. بعنوان یک تشکل حوزوی که در عین اختلاف دیدگاه، نگران جایگاه آن جامعه محترم و حفظ حریم حوزه و روحانیت هستیم لازم دیدیم تذکری را به اطلاع عموم برسانیم:

جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه با پیشینه ای که از نام و نشان مؤسسان آن اعتبار می گیرد، از سرمایه های اجتماعی حوزه ما محسوب می شود که گویا حضور اعضاء جدید کم کم عملکرد و چهره جدیدی را برای آن رقم می زند. سوگمندانه شاهدیم که اظهارنظر درباره مرجعیت شخصیتی صورت می گیرد که پس از سالها تدریس خارج فقه و اصول ،افتاء و نشر رساله عملیه و اعزام بعثه به حج و تقسیم شهریه و با سابقه تصدی دو سمت از سوی امام راحل(قدس سره) که موقوف بر اجتهاد و عدالت است به عنوان مرجع تقلید از سوی عده ای از مؤمنین پذیرفته شده و حتی گواهی تأیید ایشان ملاک احراز اجتهاد برخی از مقامات جمهوری اسلامی بوده است. چنین موضعی در این روزها آیا دلایلی غیر از موضع گیریها و علایق سیاسی دارد؟

سنت سلف صالح و سیره مستمر حوزه های علمیه همواره روندی مردمی برای رجوع به مراجع عظام بوده است. عالمان و فقیهانی که با تدریس و تألیف و پرورش شاگردان در ساحت علمی حضور می یابند. کم کم در ارتباطات خویش با مردم شناخته شده و مؤمنان پس از فحص و تحقیق از متخصصین فن و مورد اعتماد، بعنوان وظیفه شرعی مرجع تقلید خود را شناساسی کرده و از وی تقلید می کنند.

سابقه نه چندان دور نشان داده است که معرفی هایی که از سوی نهادها و تشکل هایی با صبغه سیاسی صورت گرفته است، چندان مؤثر نبوده ونیز تجربه نشان داده که عده زیادی از مردم به مراجع تقلید خارج از فهرست های ارائه شده مراجعه نموده اند.

موقعیت مرجعیت مثل مناصب حکومتی نیست که شخص، گروه، نهاد و تشکلی برای خود حقی در نصب و عزل آن قائل باشد. در جایی که امام راحل(قدس) شناخت افراد واجد صلاحیت برای نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری را وظیفه شخصی معرفی می کند و می فرماید: معرفی گروه ها و احزاب مسقط مسئولیت افراد نیست . در مسئله مرجعیت بطریق اولی تکلیف فرد مقلد است که صلاحیت مرجع خود را احراز نماید.

مقتضی است حضرات آقایان به عواقب نگران کننده چنین اقداماتی عنایت فرمایند. چرا که نهاد مرجعیت از محکم ترین پایگاههای دینی و حوزوی و از سرمایه های ماندگار جهان تشیع است و حفظ حریم آن بیش از هر کس بر عهده ماست. عدول از سنت سلف صالح و روآوری به اراده ها و مسایل خارج از حوزه و دخالت جهت گیری های سیاسی در آن ، آینده ای نگران کننده را ترسیم می کند و ممکن است برای روحانیت و حوزه های علمیه عواقب غیر قابل جبران به بار آورد.
مجمع مدرسین و محقققین حوزه علمیه قم
حرفهای ناگفته میرحسین در میان

بیانیه شماره هفدهمش
بیانیه مهندس موسوی را خوانده اید، این یعنی کسی که خشونت در آئین او نیست، انسان صلح است نه عربده جویی در کمین فرصت برای قدرت نمائی کور. این یعنی انسانی که برای دست یافتن به قدرت [حتی به قصد قربت به خدمت] حاضر نیست حقی ناحق شود. این یعنی انسانی که حضور در قدرت و خبر داشتن از پستوهای آن فاسدش نکرده است، و  لقلقه زبانش حقوق حاکم و حکومت نیست. مردم برایش اصل است، حقوق مردم. و وقتی از این حقوق می گوید مقصودش حفظ منصب و موقعیت خود نیست.
بیانیه مهندس موسوی جواب آن هاست که گمان کردند خرخره طرف را زیر دندان دارند به یک فشار کار تمام است. پیام می فرستد که صدای هر دو سو را شنیدم: هم آنان که با رفتاری که با سبعی که در برابر چشم ها آفریدند و رفتاری که با گرفتارشدگان کردند منتهای رحمت خود و عطششان را به قدرت نشان دادند، و هم  بلاکشانی که ملامت شنیدند، خون دیدند و خون خوردند، و پایدار ماندند. این پیام در عین  حال قوت قلبی است برای همه استواران در صلح و مسالمت.
به گمانم در حقیقت مهندس حرمت همه کسانی را نگاه می دارد که نام وی را بر زبان داشتند وقتی جان دادند. پس در این پیام از خود و از حق خود می گذرد، اما بر سر حقوق آن جان باختگان می ایستد. مهندس می گوید آن ها گرچه فریاد می زدند یا حسین میرحسین، مرا در نظر نداشتند بلکه سرزمین امن و آزاد می خواستند، زندگی انسانوار می خواستند، دوستی طلب می کردند، مهربانی منظورشان بود. در یک کلام همه آن می خواستند که همین قانون بدانان داده است.
گرچه تاکنون هم هر چه توپخانه خشونت طلبان و قدرت پرستان به سوی مهندس پرتاب کرده، جز دروغ و بهتان نبوده است، اما بیانیه امروز نشان داد آن کس که مردم رنج دیده ایران برگزیدند، همه ظرفیت های یک رهنما را دارد. خیراندیش است و دردآشناست. غرور و بدخواهی و کینه در او راه نمی جوید. هدف را گم نمی کند. فرزند زمانه خویش است. آن چهره ای از مسلمانی است که سی سال پیش هم تمامی جامعه را قدرت چندان بخشید که از گردنه های سخت بگذرد. ورنه دجالان و چال دهانان اند آنان که هر شب در آرزوی جنگی  می خسبد تا مگر نیاز به رجزخوان و توپچی داشته باشد، شمران تعزیه اند که منفعت خود در اشک و آه درآوردن می بینند بی آن که در زیر جلد اندک ارادتی به کسی داشته باشند،حتی به شمر،  تنها در اندیشه وظیفه و دستمزد اند که به هر طریق برسد غنیمت است برایشان.
بیانیه مهندس انسانی تر و بلند مقام تر از هر سخن دیگر  در عین صلح اندیشی و خیرخواهی قدرت سبز را نشانه می زند. این قدرت برگرفته از خواست مردم است که به میرحسین امکان می دهد که شرایط بازی را تعیین کند و خطی بکشد که از این پس هر کس آن سوی خط بماند، حجت بر وی تمام است.
وارونه شعاری است که گفته بود اگر موئی از سر محبوب من کم گردد "ما می دانیم و تیغ و رگ های شما". اینک بیانه می گوید وقتی توپخانه هایتان متوقف شود، دست از خشونت طلبی بردارید، بگذارید مردم بر کشته های خود زاری کنند، تیر و توپتان را به انبار برگردانید ما می مانیم و بهار خرم سرزمین مان، با قانون و صلح، بی کینه و بی خشم